ذهنی که خود را بازیافت


کتاب «ذهنی که خود را بازیافت» از جمله کتاب‌های برگزیده از نگاه مصطفی ملکیان برای پرورش صلح درون و عشق آگاپه است.

توضیحات

عنوان کتاب: ذهنی که خود را بازیافت

نویسنده: کلیفورد وایتینگهام بیرز

مترجم: سید مهدی ثریا

ناشر:‌ رشد

تعداد صفحات: ۳۵۶ صفحه

فهرست کتاب ذهنی که خود را بازیافت

مقدمه؛ اول: زمینه‌های خُلقی؛ دوم: خودکشی؛ سوم: هذیان‌زدگی؛ چهارم: توهم‌های حسی؛ پنجم: بستری شدن در آسایشگاه؛ ششم: هذیان آزار؛ هفتم: آسایشگاه و کارمندانش؛ هشتم: دستبند؛ نهم: مرخص شدن از آسایشگاه؛ دهم: قانون طلایی؛ یازدهم: بستری شدن دوباره؛ دوازدهم: نامه به برادر؛ سیزدهم:‌ سرخوشی؛ چهاردهم: «بخش خشن»؛ پانزدهم: دفاع از مظلوم؛ شانزدهم: تنگپوش زجرآور؛ هفدهم: لوله لاستیکی؛ هجدهم: در پشت سنگر «بهشت گمشده»؛ نوزدهم: پیروزی بر نیروی جاذبه زمین!؛ بیستم:‌ زد و خورد؛ بیست و یکم: استحاله خُلقی کارکنان بیمارستان؛ بیست و دوم: ضرب و شتم‌ها؛ بیست و سوم: ممنوع‌القلم؛ بیست و چهارم:‌ شعر؛ بیست و پنجم: هذیان‌های دل‌انگیز؛ بیست و ششم: نامه به فرماندار ایالت؛ بیست و هفتم: به سوی رهایی؛ بیست و هشتم: آزادی بازیافته؛ بیست و نهم: بازگشت به بیمارستان؛ سی‌ام: نویسندگی؛ سی و یکم: ویلیام جیمز؛ سی و دوم: بیهودگی لطیف.

بخشی از کتاب

این، انسانی ترین داستانی است که تاکنون گفته شده و چون داستانی غیرعادی و غیرمعمول است، ارج و ارزش آن به درستی و صداقتی است که در بازگو کردن وقایع آن به کار رفته است. این داستان، در عین حال، هم یک خودنگاشت شخصی و هم یک خودنگاشت غیرشخصی است؛ زیرا من در بیان داستان زندگی‌ام ناچار باید به توصیف و بازگویی داستان «خود» دیگری غیر از «خود» خویش بپردازم. «خودی» که از سن بیست و چهار سالگی تا بیست و شش سالگی بر «خود» معمول و آشنای من مستولی بود و بر من و زندگی من نفوذ و تاثیر داشت.

در آن دو سال، من آدمی بودم نه به مانند قبل از آن و نه به مانند بعد از آن. قسمتی از خودنگاشت شخصی من که مربوط به آن دو سال می‌شود، در واقع خودنگاشت «من» یا «خود» دیگری است که رابطه آن با من یا «خود» من بیشتر به یک جنگ روانی داخلی شباهت دارد؛ جنگی که میدان نبرد آن، جمجمه من بوده است. نیروی متخاصم در این نبرد، افکار غدار و مکاری بودند که ذهن سردرگم مرا بی‌رحمانه مورد حمله قرار می‌‌دادند و ظالمانه در تخریب تعقلی که من برای زندگی آرام و سالم به آن نیاز داشتم، پافشاری می‌کردند و پیگیر بودند. اگر تعقل من در پایان پیروز نشده بود و رزم‌آرایی برتری از غدر و مکر آن افکار بر صحنه نمی‌آورد، من از «خود» غیرطبیعی خویش رهایی و نجات نمی‌یافتم.

 

 

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ذهنی که خود را بازیافت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    HTML Snippets Powered By : XYZScripts.com
    سبد خرید