قربانی دیگرانیم و جلاد خویش


کتاب «قربانی دیگرانیم و جلاد خویش» از جمله کتاب‌های برگزیده از نگاه مصطفی ملکیان در زمینه‌یِ هنر زندگی (آرمان‌های تعلیم و تربیت) است.

توضیحات

عنوان کتاب: قربانی دیگرانیم و جلاد خویش

نویسنده:‌ گی کورنو

مترجم: زهره وثوق

ناشر:‌ کاروان

تعداد صفحات: ۳۲۸صفحه

درباره‌ی کتاب قربانی دیگرانیم و جلاد خویش

گی کورنو، روانکاو یونگی، در این کتاب به کالبدشکافی روان‎‌شناختی اسطوره‌ی ایزیس و ازیریس میپردازد. او نشان میدهد وقتی احساس میکنیم، چیزی در جهان معنا ندارد و احساس شکست میکنیم، قربانی خود هستیم. کورنو با استفاده از این افسانه و بیان مثالها و تمرینهای كاربردی مخاطب را به سفری درونی دعوت میکند، تا بتواند به ساختن دوباره‌ی وجود و پذيرش هويتش برای بازپس‌گيری آرامش و شادی برسد. این سفر آموزش میدهد تا دریابیم که چگونه حقايق را ببینیم و از خواسته‌های نامناسب رها شویم. او میخواهد دریابیم تا چه حد قربانی خود ایم و بدانیم که خود ما باید خوشبختی را بسازیم. نویسنده در طول فصلهای کتاب قربانی دیگرانیم و جلاد خویش ثابت میکند که میتوانیم نقش قربانی بودن را زیر سؤال ببریم و از آن‌ رها شویم. میتوانیم به جای تن دادن به نقش قربانی، آگاهانه تغییر کنیم. همچنین، با پذیرش هیجان درونی، با شفافیت به زندگی ادامه دهیم.

بخشی از کتاب

احتمالا یا شاید ناگزیر، در زندگی لحظه‌ای می‌رسد که دیگر هیچ‌چیز خوب نیست، دیگر هیچ‌چیز مطلوب نیست. این بدحالی گاهی دلیل خارجی دارد. گاهی هم منشا آن درونی است. به‌طور کلی می‌توان گفت در مورد دوم بدتر است، چرا که بهانه‌ای برای توجیه وضع وجود ندارد. همه‌چیز در خارج خوب است. موفقیت حاصل است، اما در دورن احساس شکست باقی مانده. انگار سررشته‌ی زندگی از اختیار خارج شده است. احساسی توصیف‌ناپذیر از درون ما برخاسته است. این احساس می‌تواند به شکل یک غم بزرگ، خستگی شدید، تحریک‌پذیری فزاینده یا بی‌میلی به زندگی باشد. به‌قول لئونارد کوهن شاعر، احساس می‌کنیم با «شکستی لایزال» روبه‌روییم. احساسی که نمی‌توانیم درون خود نابود کنیم. احساسی که ما را می‌درد و زندگی‌مان را قطعه‌قطعه می‌کند. احساسی که اثری از خود نمی‌گذارد. داستانی برای گفتن ندارد. به‌ویژه، داستان آن را برای خودمان هم نمی‌توانیم بازگوییم.

ما شکوهی فراموش‌شده، نادیده‌گرفته و رها شده‌ایم. ما نوری مستقر در پس پرده‌ایم. خلاقیتی محرومیت دیده‌ایم. نیروهای شادمانه‌ای هستیم در انتظار رهایی. این دیگران نیستند که شکوه ما را فراموش کرده‌اند. خودمان آن را فراموش کرده‌ایم. اگر بخواهیم به هر قیمتی این شکوه را بزرگ کنیم و آن را به دیگران بشناسانیم، کار حقیری کرده‌ایم. به تحقیر خود پرداخته‌ایم. چرا باید مضطرب باشیم؟ … نیروهای حیات همانند رودخانه‌ای هستند قدرتمند که قابل‌پنهان‌کردن نیست. بالاخره روزی سدی را که شما به روی آن بسته‌اید، خواهند شکست.

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “قربانی دیگرانیم و جلاد خویش”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    HTML Snippets Powered By : XYZScripts.com
    سبد خرید